وقتی باهم دعوا کردین و...[p3 و آخر]
#استری_کیدز #بی_تی_اس #هان #هیونجین #فلیکس #لینو #مینهو #چانگبین #بنگچان #جونگین #سونگمین #سناریو #فیکشن
بغض کرده بودی و با چشمایی که اشک توشون جمع شده بود به چان که متعجب و در عین حال پشیمون بهت خیره شده بود نگاه کردی.
× تک تک حرفای دیشبت خواستار این کار بود چان!
× اینکه من یه دختر حساسم و تو از حساس بودن خوشت نمیاد؛ اینکه من نمیتونم اون زندگی مورد نظرتو بدم، نمیتونم درکت کنم ، نمیتونم اونطور که تو میخوای باشم و همه اینا فقط حس اضافه بودن توی زندگیِ تو رو بهم داد!
حالا دیگه اشکات سرازیر شده بودن و همراه با گریه حرفاتو میزدی.
× من... متاسفم که نتونستم اونطور که دوست داری باشم و خیلی معذرت میخوام که توی زندگیت فقط یه آدم عوضیِ اضافی بودم ولی من...
همینطور که قطره های اشک با هر حرفت از گوشه چشمش به پایین میریخت تورو محکم در آغوش کشید. با این کارش دست از حرف زدن کشیدی و با صدای بلند فقط گریه کردی.
÷ من خیلی متاسفم که باعث شدم همچین احساسی بکنی، خیلی متاسفم...
و مدام جمله آخرشو با صدای آغشته به غم کنار گوشت زمزمه میکرد. چان خودشم نمیدونست چقدر با حرفاش به تو آسیب زده و شنیدن حرفات باعث شد قلبش هزار تیکه بشه! اون با تنها عشق زندگیش چیکار کرده بود؟
÷ دوستت دارم ات. خیلی زیاد دوستت دارم... خیلی بیشتر از چیزی که فکرشو میکنی.
و این جمله برات کافی بود که به اشکات پایان بدی و توی بغل مرد زندگیت دوباره اون آرامش رو بدست بیاری
بغض کرده بودی و با چشمایی که اشک توشون جمع شده بود به چان که متعجب و در عین حال پشیمون بهت خیره شده بود نگاه کردی.
× تک تک حرفای دیشبت خواستار این کار بود چان!
× اینکه من یه دختر حساسم و تو از حساس بودن خوشت نمیاد؛ اینکه من نمیتونم اون زندگی مورد نظرتو بدم، نمیتونم درکت کنم ، نمیتونم اونطور که تو میخوای باشم و همه اینا فقط حس اضافه بودن توی زندگیِ تو رو بهم داد!
حالا دیگه اشکات سرازیر شده بودن و همراه با گریه حرفاتو میزدی.
× من... متاسفم که نتونستم اونطور که دوست داری باشم و خیلی معذرت میخوام که توی زندگیت فقط یه آدم عوضیِ اضافی بودم ولی من...
همینطور که قطره های اشک با هر حرفت از گوشه چشمش به پایین میریخت تورو محکم در آغوش کشید. با این کارش دست از حرف زدن کشیدی و با صدای بلند فقط گریه کردی.
÷ من خیلی متاسفم که باعث شدم همچین احساسی بکنی، خیلی متاسفم...
و مدام جمله آخرشو با صدای آغشته به غم کنار گوشت زمزمه میکرد. چان خودشم نمیدونست چقدر با حرفاش به تو آسیب زده و شنیدن حرفات باعث شد قلبش هزار تیکه بشه! اون با تنها عشق زندگیش چیکار کرده بود؟
÷ دوستت دارم ات. خیلی زیاد دوستت دارم... خیلی بیشتر از چیزی که فکرشو میکنی.
و این جمله برات کافی بود که به اشکات پایان بدی و توی بغل مرد زندگیت دوباره اون آرامش رو بدست بیاری
۳۰.۲k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.